www.iiiWe.com » گفت وگو با خدا

 صفحه شخصی مهتاب امینی   
 
نام و نام خانوادگی: مهتاب امینی
تاریخ عضویت:  1390/08/08
 روزنوشت ها    
 

 گفت وگو با خدا بخش عمومی

13

گفتم خدایااز همه دلگیرم، گفت حتی ازمن ؟
گفتم دلم را ربوده اند ،گفت پیش از من؟
گفتم یار می خواهم،گفت بهتر از من؟
گفتم تنهاترینم، گفت تنهاتر از من ؟
گفتم چقدر از من دوری!گفت تو یا من!!!
گفتم کمک خواستم، گفت غیر از من!
گفتم دوستت دارم!گفت نه بیشتر از من!

یکشنبه 8 آبان 1390 ساعت 13:59  
 نظرات    
 
مسعود احمدنژاد 22:42 یکشنبه 8 آبان 1390
7
 مسعود احمدنژاد
خداوند بی نهایت است، اما...
به قدر نیاز تو فرود می آید.
به قدر آرزوی تو گسترده می شود
و به قدر ایمان تو کار گشاست
سید مهدی موسوی 08:00 دوشنبه 9 آبان 1390
5
 سید مهدی موسوی
دوست داشتن خداوند نسبت به بنده اش هفتاد برابر بیشتر از عشق مادر به فرزند است
پس خدای خوبمونو دوست داشته باشیم با حرام نکردن حلال خداوند و با حلال نکردن حرام خداوند
ممنون
مانا باشید
بهزاد حسین زاده 11:48 دوشنبه 9 آبان 1390
4
 بهزاد  حسین زاده
دوست نزدیکتر از من به من است
سپاس
سید ابراهیم موسوی نژاد 13:08 دوشنبه 9 آبان 1390
6
 سید ابراهیم موسوی نژاد
خداوند سبحان فرمود:
« وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید» ( ما آدمی را آفریده ایم و از وسوسه های نفس او اگاه هستیم ، زیرا از رگ گردنش به او نزدیکتریم ) . « ق آیه 16»
در این آیه شریفه اشاره می کند به اینکه علم خداى تعالى همه چیز را فرا گرفته است، گویا فرموده: ما از ظاهر و باطن انسان و حتى از خاطرات قلبى‏اش خبر داریم و مى‏دانیم که در دل خود چه می گوید.
« وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ » کلمه" ورید" به معناى رگى است که" از قلب جدا شده" و در تمامى بدن منتشر مى‏شود، و خون در آن جریان دارد. بعضى هم گفته‏اند: به معناى رگ گردن و حلق است. و به هر معنا که باشد در آیه شریفه آن را طناب خوانده، چون شبیه به طناب است. و اضافه حبل به ورید اضافه بیانیه است.
و معناى جمله این است که: ما به انسان از رگ وریدش که در تمامى اعضائش دویده و در داخل هیکلش جا گرفته نزدیک‏تریم، آن وقت چگونه به او و به آنچه در دل او مى‏گذرد آگاه نیستیم؟
این جمله مى‏خواهد مقصود را با عبارتى ساده و همه کس فهم اداء کرده باشد و گر نه مساله نزدیکى خدا به انسان مهم‏تر از این و خداى سبحان بزرگتر از آن است، براى اینکه خداى تعالى کسى است که نفس آدمى را آفریده و آثارى براى آن قرار داده، پس خداى تعالى بین نفس آدمى و خود نفس، و بین نفس آدمى و آثار و افعالش واسطه است، پس خدا از هر جهتى که فرض شود و حتى از خود انسان به انسان نزدیکتر است، و چون این معنا معناى دقیقى است که تصورش براى فهم بیشتر مردم دشوار است، لذا خداى تعالى به اصطلاح دست‏ کم را گرفته که همه بفهمند، و به این حد اکتفاء کرده که بفرماید:" ما از طناب ورید به او نزدیک‏تریم". و یا در جاى دیگر قریب به این معنا را آورده بفرماید:« أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ» ( انافل آیه 24) خدا بین انسان و قلبش واسطه و حائل است.